بانوان پیش از اقدام به بارداری از سلامت دهان و دندان خود اطمینان حاصل کنند ژنتیک و وراثت اصلی‌ترین علت کم‌کاری تیروئید در کودکان بیماری MS درمان قطعی ندارد، اما با مصرف دارو می‌تواند به خوبی کنترل شود والدین؛ فرزند اول را برای حضور نوزاد جدید آماده کنند بی‌احترامی، زخمی است که با کودک می‌ماند! چه زمانی وقت مداوا و جراحی چاقی در کودکان است؟ راز جوان‌تر شدن در پیری آخرین فرصت برای ازدواج‌نکن‌ها | زنگ هشدار برای تجرد قطعی یک میلیون دهه شصتی به صدا درآمد پیش‌بینی افزایش دما در غالب نقاط کشور (۹ خرداد ۱۴۰۳) فروش خودرو سیل‌زده مشهدی به ۵ میلیون تومان! سرقت مسلحانه گله گوسفندان در حوالی مشهد جدال با مرگ | روایت ۲ ساعت اضطراب و دلهره در عملیات نجات جان پاکبان مشهدی گرفتار در سیل + ویدئو خبر خوش رئیس سازمان برنامه و بودجه برای معلمان بازنشسته سال ۱۴۰۰ آموزش‌ و پرورش: سوالات امتحان علوم خارج از کتاب درسی نبود آموزش تهیه چند نوع دسر و نوشیدنی با توت فرنگی همه چیز درباره خواص گوجه سبز | میوه ترش و خوشمزه بهاری چند صبحانه فوق العاده برای کودکان| راهنمای کامل صبحانه برای کودکان
سرخط خبرها

در ستایش آدم‌هایی که‌ می‌توانند دنیا را جای بهتری کنند

  • کد خبر: ۱۸۷۲۱۹
  • ۱۳ مهر ۱۴۰۲ - ۱۱:۳۱
در ستایش آدم‌هایی که‌ می‌توانند دنیا را جای بهتری کنند
ماجرای «محیا» که با اطلاع رسانی پاکبان مشهدی و همکاری معاون دادستان مشهد به مکانی امن منتقل شد.

به گزارش شهرآرانیوز قبل از اینکه نوشتن گزارش چاپ فردا را شروع کنم و محو نوشتن و نشنیدن اطراف شوم، گوشی را برداشتم تا پیام هایم را بررسی کنم. یکی از پیام‌ها از طرف سیدمجتبی خدادادحسینی است. او از پاکبان‌های خوش ذوق و مسئولیت پذیر مشهد است که صفحه دل نشینی در اینستاگرام دارد و از چند سال پیش می‌شناسمش. من را داخل یکی از استوری هایش تگ کرده است. آن را باز‌ می‌کنم؛ تصویری را که استوری کرده، از صفحه علیرضا وجدانی برداشته که او هم از پاکبانان حریم رضوی است. سیدمجتبی در استوری اش از مردم خواسته است «هر کسی می‌تواند این عکس را برساند دست قاضی محترم، خانم نیره عابدین زاده».

صورت سوژه عکس پوشانده شده است. می‌روم داخل صفحه علیرضا وجدانی که راوی این عکس و داستانش است. تصویر اینجا کامل است؛ یک کودک حدود سه ساله وسط کوچه با بالشتی زیر سر و عروسک کنارش خوابیده است. آن طور که علیرضا نوشته، عکس مربوط به دیروز است و نامش محیاست. نوشته است پدر و مادرش درگیر اعتیاد هستند و به معنای واقعی بدسرپرست است. نوشته دستش به زنگ خانه ما نرسیده و همان جا روی آسفالت کوچه خوابیده است. ساعت به ۱۰ نرسیده است. نیم ساعتی طول می‌کشد تا شماره علیرضا وجدانی را پیدا می‌کنم و جزئیات ماجرا و آدرس کودک را‌ می‌پرسم. از وضعیت خانه می‌پرسم و دستم می‌آید که وضعیت آن خانه اصلا مناسب یک دختر سه ساله نیست.

گویا اعتیاد مادر و پدر و مادربزرگ اجازه نمی‌دهد کسی حواسش به این کودک باشد؛ همین است که با آن وضعیت، ظهر در کوچه خوابش برده است. می‌گوید می‌خواسته به خانه ما بیاید، اما، چون دستش به زنگ نرسیده است و صدای درکوفتنش هم آن قدری نبوده که به طبقات بالا برسد، کسی در را برایش باز نکرده و او که از خانه بیرون زده بوده، همان جا در کوچه خوابیده است. آدرس را‌ می‌گیرم؛ مهرمادر ۲۹، مشهدی ۱۱...

بلافاصله به خانم عابدین زاده پیام می‌دهم که از چند سال پیش در مقام معاون دادستان مشهد پیگیر وضعیت کودکان بدسرپرست مشهد است و در مجتمع قضایی حمایتی شوق زندگی به آن‌ها کمک می‌کند. از بخت خوشم، پیام را‌ می‌بیند. بابت پیگیری تشکر می‌کند و نشانی را‌ می‌گیرد. در این فاصله استوری پاکبانان چرخیده است و چندنفری پیگیر وضعیت کودک شده اند. فکرم این است که فردا از معاون دادستان پیگیر موضوع شوم تا از سرنوشت محیا باخبر باشم. میانه همین فکر‌ها هستم که پیامی از طرف خانم عابدین زاده می‌رسد: «کودک پیدا شد. به علت بدسرپرست بودن، به مرکز بوستان شکوه مهر تحویل داده شد.»

‏هنوز سه ساعت از پیام قبلی نمی‌گذرد، اما مرحله اول که همان جداسازی و دورکردن کودک از محیط مخاطره آمیز فعلی است، انجام شده است. ضمیمه پیام معاون دادستان، چند تصویر از حضور مددکار اورژانس اجتماعی در منزل زوج معتاد و حضور کودک کنار وسایل بازی مؤسسه خیریه بوستان شکوه مهر است.

در انتها هم دل نوشته‌ای می‌فرستد که برای وجدانی نوشته است. در بخشی از آن آمده است: «مجتمع قضایی حمایتی شوق زندگی مراتب تقدیر و تشکر خود را از این پاکبان عزیز که شغل شریفش را با اجرای مسئولیت اجتماعی در حوزه کودکان مزین کرده است و سبب کمک به محیا شد، اعلام می‌کند. اطرافمان را خوب ببینیم، شاید فردی نیازمند کمکی هرچند کوچک باشد.»‌
می‌دانم محیا در بوستان شکوه مهر جایش امن است و‌ می‌تواند با مدیریت نهاد‌های قضایی و بهزیستی، آینده بهتری را تجربه کند. گوشی را کنار می‌گذارم، می‌ایستم و برای آدم حسابی‌های این ماجرا دست می‌زنم، همه تحریریه دست می‌زنند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->